۵ اصل مهم برای موفقیت در کارآفرینی روستایی

شناسه خبر: 14760 سرویس: کسب و کار

بخش اعظم مشکلات در مناطق روستایی مربوط به نیروی کار مازاد کشاورزی و توقف فعالیت‌های صنایع روستایی است. افزایش بیکاری، ضعف استانداردهای زندگی و مهاجرت جوانان روستا به شهرها در جستجوی معیشت از جمله پیامدهای بیکاری در این مناطق است. برای کشورهای پرجمعیت، چنین معضلاتی فشار بیشتری را بر زیرساخت‌های شهری و منابع تحمیل می‌کند.


به همین دلیل، در چند سال اخیر بحث احیا و پویاسازی مجدد نواحی روستایی از طریق توسعه کارآفرینی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. کارآفرینی می‌تواند با توجه به اثرات مثبت خود، در زمینه حل این مشکلات نقش مهمی ایفا کند.

در این مطلب می خواهیم با نگاهی به مناطق روستایی هند، 5 اصل مهم برای توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی را معرفی کنیم:
بیش از 600 ناحیه و 250،000 شورای روستایی در هند وجود دارد؛ با‌این‌حال اکثر اقدامات کارآفرینی، روی شهرها متمرکز شده است. به‌منظور ارتقا اقتصاد کل کشور، لازم است وضعیت مناطق و شوراهای روستایی نیز بهبود یابد. برای این منظور کارآفرینی روستایی می‌تواند بسیار کمک کننده باشد. البته صحبت کردن درباره چنین اقداماتی به مراتب آسان‌تر از اجرای موفقیت‌آمیز آن است.

کارآفرین روستایی هنگام راه‌اندازی کسب‌وکارش با مسایل، مشکلات و ریزه‌کاری‌های مختلفی مواجه‌ است. هر چه از شهر به سمت روستا حرکت می‌کنیم، عوامل مختلفی نظیر نیروهای قابل دسترس(برق)، منابع انسانی مناسب، زیرساخت ارتباطات، پیشرفت و سواد تکنولوژیک و سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات کاهش می‌یابد. با‌این‌حال، درصورت اقدامات نوآورانه و برنامه‌ریزی شده، مدل‌های کارآفرینی روستایی می توانند علاوه بر درآمدزایی و سودآوری برای نیروی کارشان، با مشکلات مختلف روستایی مانند فقر، نابرابری، بیکاری و بی‌سوادی مبارزه کنند.

مدل‌های کسب‌و‌کار روستایی برای موفقیت باید از ۵ اصل مهم برخوردار باشند که عبارتند از:
ارایه محصولات و خدمات مختلف (مدل کسب و کار چند منظوره)
انعطاف‌پذیری در ارایه محصولات و خدمات
اقدام مبتنی بر تقاضای محلی
آموزش و پشتیبانی مستمر کارکنان
زیرساخت های تکنولوژیکی مناسب
«الزاما اجرای یک مدل کسب و کار موفقیت آمیز در شهر، به معنای موفقیت آمیز بودن آن در مناطق روستایی نیست.»
۱.مدل کسب و کار چند منظوره
برای شرکت‌های روستایی دشوار است که تنها با ارایه یک خدمت بتوانند زنده و پایدار بمانند. کسب‌وکارها باید روی طیف وسیعی از خدمات سوار شوند. بنابراین، کارآفرینان باید سعی کنند طیف متنوعی از خدمات را از طریق کسب‌وکارشان ارائه دهند.

دیده شده است که ساکنان روستا ترجیح می‌دهند بیشتر نیازهای‌شان را از سوی یک تامین‌کننده دریافت کنند تا اینکه بخواهند به درگاه‌ها یا تامین‌کنندگان مختلف رجوع کنند. به همین دلیل مطمئنا مدل کسب و کاری چند منظوره برای شرکت‌های روستایی می‌تواند امتیاز و مزیتی بزرگ باشد.

۲. انعطاف‌پذیری در ارائه محصولات و خدمات برای پایداری بیشتر
شرکت‌هایی که در مناطق روستایی قرار دارند باید هنگام ارایه محصولات و خدمات‌شان انعطاف‌پذیر باشند به طوری‌که همزمان و مطابق با تقاضای بازار، بتوانند خدمات جدیدی را به لیست خدمات‌شان اضافه و ارایه کنند. با‌توجه به این که روستاهای هند به‌سرعت در‌حال تغییر است، مخصوصا در حوزه فناوری، انعطاف‌پذیری می‌تواند به کسب‌وکارهای روستایی کمک کند تا سودآور باقی بمانند.

به‌علاوه، شرکت‌های روستایی با توجه به واقعیت‌های موجود باید از نظر سفارشی‌سازی مدل کسب‌و‌کارشان انعطاف‌پذیر باشند. الزاما اجرای یک مدل کسب و کار موفقیت آمیز در شهر، به معنای موفقیت آمیز بودن آن در مناطق روستایی نیست. واقعا اهمیتی ندارد که مدل کسب و کار تا چه اندازه به زندگی شهری نزدیک و با معیارهای شهرنشینی مطابقت داشته باشد.

برای مثال، شرکتی با فعالیت آموزشی در مناطق شهری ممکن است با برگزاری دوره‌های «انیمیشن» یا «طراحی» موفقیت آمیز عمل کند، اما اگر گروه هدفش مخاطبان روستایی باشند، باید برای پایه‌گذاری دوره‌های خود در زمینه «انرژی‌های تجدید پذیر» یا «کشاورزی» کاملا انعطاف‌پذیر عمل کند.


۳. اهرم زبان و فرهنگ محلی
در کنار زبان انگلیسی و هندی، کسب‌وکارها باید ارایه خدمات خود را به زبان‌های رایج در آن منطقه‌ مجهز کنند تا بتوانند با مردم بومی بهتر ارتباط برقرار کنند. اگر خودتان بومی روستایی نیستید که در آن کسب و کارتان را راه‌اندازی کردید، بهره‌گیری از نیروی کار بومی، مزیت خوبی برای رونق کسب و کارتان است؛ زیرا به کار گماردن این افراد به درک تقاضای بازار محلی و فرهنگ بومی کمک می‌کند.
همچنین، بهره‌گیری از نیروی کار محلی که اهالی روستا آنها را از نزدیک می‌شناسند، باعث می‌شود کسب و کارتان به‌سرعت در‌میان روستاییان اعتبار کسب کند.

۴.آموزش و پشتیبانی مستمر نیروی کار
نیروی کار روستایی بسیار سخت کوشند، اما به دلیل فقدان زیرساخت‌های مناسب برای آموزش و ارتقای مهارت‌ها در این مناطق معمولا دریافتی‌های‌شان همراه با کاستی و تاخیر است. سازمان‌های روستایی باید این شکاف‌ها را در مهارت‌های نیروی کار خود تشخیص دهند و سعی کنند خلاء‌های موجود را از طریق آموزش‌های لازم پر کنند.

با توجه به اینکه اکثر کارگران روستایی تجربیات‌شان را در بخش غیررسمی و غیرسازمانی کسب می‌کنند، شرکت‌ها باید تجربه‌های غیرسازمانی و درعین‌حال مفید آنها را تشخیص دهند و از استخدام نامزدهای استخدامی که اغلب نیروی کار شایسته‌ای هستند، استقبال کنند.

جدا از این، کارکنان باید تشویق شوند با بازارشان به صورت حرفه‌ای معامله کنند. بدین منظور برای ارتقاء مداوم دانش صنعتی که کسب و کار در آن فعالیت می‌کند -با توجه به آخرین گرایش‌های آن صنعت و تجارب سایر شرکت ها- به اشتراک گذاری دانش را درون شرکت تسهیل کنند.

۵. زیرساخت مبتنی بر فناوری
در دنیای به سرعت در حال تغییر امروز، زیرساخت فناوری شرط لازم و ضروری حتی برای کسب و کارهای روستایی است تا زنده بمانند و رشد کنند. زیرساخت‌های فناورانه، کسب و کارها را قادر می سازد تا مجموعه ای از خدمات را در یک ساختار سازمان یافته به صورت یکپارچه ردیابی، ثبت، سازماندهی و ارایه کنند.

سخن پایانی:
از نقطه نظر توسعه، کارآفرینان روستایی برای پرکردن شکاف پیشرفت و کمک به تحول اقتصاد محلی، گزینه مناسبی هستند. معمولا سود و منافع چنین شرکت‌هایی از دو منظر است. اقدامات این کارآفرینان به جز خدمات و منافعی که به جامعه ارایه می‌دهند، برای خودشان هم درآمدزایی و سودآوری به همراه دارد.

در نهایت باید گفت تنها مانع بزرگی که کارآفرینی روستایی با آن مواجه است، تصور اشتباه افراد از غیرسودآور بودن این نوع کارآفرینی است. شرکت‌های زیادی با عملکرد موفقیت آمیزشان در زمینه کارآفرینی روستایی نشان داده‌اند که چنین درکی کاملا اشتباه است. کسب و کارهای روستایی هم می‌توانند همانند همتایان شهری خود موفق باشند. کافی‌ است به اقتضای شرایط و نیازهای بازار هدف‌شان برنامه ریزی و اقدام کنند.

منبع: entrepreneur.com




مهمترین عناوین
مهمترین عناوین سیاسی