فردوسی و زبان فارسی دو روی یک سکه‌اند

شناسه خبر: 76365 سرویس: فرهنگی

مدیر قطب فردوسی شناسی، فردوسی و زبان فارسی را دو روی یک سکه‌ توصیف کرد و گفت: زبان فارسی به شاهنامه تکیه داشته و شاهنامه قائمه زبان فارسی است.


محمد جعفر یاحقی، درباره روز بزرگداشت فردوسی و روز پاسداشت زبان فارسی گفت: فردوسی و زبان فارسی دو روی یک سکه‌اند، زبان فارسی به شاهنامه تکیه دارد و شاهنامه قائمه زبان فارسی است. به ویژه اگر ما دقت کنیم به زمان پدید آمدن شاهنامه، نظم آن در زمانی است که زبان فارسی تازه پا می‌گرفت و نیاز به تقویت داشت. البته این کار از قبل آغاز شده بود، بعد از اسلام که زبان عربی وارد ایران شد ما اراده کردیم که به زبان خود سخن بگوییم و در دوره سامانی این کار صورت گرفت، شاعرانی به وجود آمدند که به زبان محلی خود شعر می‌سرودند.​​

مدیر موسسه خردسرای فردوسی افزود: نیاز به پشتیبانی برای زبان فارسی حس می‌شد، زبانی که مردم با آن سخن می‌گفتند، زبانی که ادبیات مفصل و طولانی نداشت، این مسئولیت به عهده فردوسی افتاد. چون اینجا مسئله هویت فرهنگی به وجود می‌آید و مردم به این زبان سخن می‌گفتند اما این که آن را بنویسند و آن را به عنوان زبان رسمی بشناسند، عمر بلندی نداشت. این زبان نشان می‌داد که ما مردم مستقلی هستیم، اگر زبان عربی را می‌پذیرفتیم دیگر استقلال فرهنگی نداشتیم و به عنوان بخشی از پیکره دنیای عرب زبان و جهان اسلام به حساب می‌آمدیم. زبان فارسی نشان داد که ما کشور مستقلی هستیم و با اینکه با جهان اسلام اشتراکات زیادی داریم، فرهنگ جداگانه ای به حساب می‌آییم.

یاحقی ادامه داد: زبان فارسی پرچم استقلال ایران بود و این پرچم نیاز داشت به یک نفر آن را برافراشته کند، که هویت این مردم با آن آشکار شود. فردوسی این پرچم را با شاهنامه بلند کرد و نشان داد کسانی که زیر این پرچم هستند و ملتی، با فرهنگی مستقل هستند و به اندازه قدرتمند که اثری مثل شاهنامه در آن خلق شود. فردوسی با یک عشق و اعتقاد به این کار دست زد و به استقلال هویت، فرهنگ و زبان ایرانی اعتقاد داشت. چون زبان فارسی ما را از پیکره زبان‌عربی جدا می‌کرد و نشان می‌داد که ما ملتی غیر از مردم عرب زبان هستیم.

زبان فارسی با شاهنامه پیوند ماهوی دارد

این استاد ادبیات فارسی با اشاره به کشورهای عرب زبان امروز گفت: این کشورها قبلا زبان‌های مستقلی داشتند اما وقتی عرب ها به این کشور ها آمدند، آنها نتوانستند با زبان خودشان اعلام استقلال کنند. و در فرهنگ عربی مستحیل شدند، نمونه بارز آن که فرهنگ بسیار بزرگی هم داشت، کشور مصر بود. این کشور غیر عرب زبان بود آنها برای خودشان فرهنگ قدرتمندی داشتند اما وقتی آن را فراموش کردند دیگر هویت غیرعربی ندارند و اکنون در میان کشورهای عربی جای دارند. اگر زبان فارسی نبود و اگر پرچم داری مثل فردوسی نداشتیم، هیچ بعید نبود که اکنون ما هم یک کشور عربی مثل لبنان سوریه و عراق باشیم، اینجا نقش فردوسی بسیار معنی دار است او زبان فارسی را پروبال داد، زبان فارسی را گسترش داد و پرچم آن را به اهتزاز درآورد. این ملت با این زبان نه تنها می‌تواند روی پای خودش بایستد بلکه می‌تواند در جهان جایگاه و زمینه سرفرازی خود را فراهم کند. چنان که بعدها این کار صورت گرفت و این پرچم به شبه قاره هند رفت و در آسیای مرکزی نیز برافراشته شد و فرهنگ ایرانی وسعت بیشتری پیدا کرد. همه اینها زیر پرچم زبان فارسی که فردوسی آن را برافراشته کرده بود اتفاق افتاد به این جهت ما می‌گوییم که زبان فارسی با شاهنامه پیوند ماهوی دارد.

یاحقی وی با بیان اینکه نقالی بیشتر از زبان بر فرهنگ ما اثر گذاشته است افزود: ما نقالی را پیش از شاهنامه نیز داشته‌ایم و مردم قصه های و روایت های کهن را در قالب نقالی بازگو می‌کردند. قصه خوانی و داستان خوانی یکی از بخش های فرهنگی ما بوده اما فردوسی با شاهنامه به این داستان‌ها هویت رسمی داد، و نقالان در تثبیت آن اثر گذار بودند. زبان فارسی تا پیش از آن برای گفت و گو و برقراری ارتباط استفاده می‌شد اما فردوسی با شاهنامه با آن استحکام داد. تا پیش از آن زبان فارسی یک بیان متزلزل عمومی بود، که مردم نقالان، راویان و گوسانان، از آن استفاده می‌کردند اما شاهنامه یک زبان فاخر و یک بیان رسمی و ادبی و محکمی است که ستون بندی اصلی فرهنگ و زبان فارسی را در نوع بیان آن می‌بینیم.

این فردوسی شناس در پاسخ به این سوال که کدام ویژگی فردوسی در طول این سال‌ها کمتر دیده شده است گفت: خوشبختانه در خیلی از زمینه ها درباره فردوسی نوشته شده پژوهش شده، کتاب پدید آمده اما هیچ‌یک از این آثار در حد شأن فردوسی نیست، هر اثری کمتر از شاهنامه و هر زمانی کمتر از زمانی که خود فردوسی صرف شاهنامه کرده است، اگر فردوسی اختصاص داده شود حاصل کار در خور این شاعر بزرگ نیست. با این حال بعضی نکته ها در کار فردوسی هست که باید بر آن تاکید شود، یکی اعتقاد راسخ او به کاری است که انجام داده، یک عمر یعنی ۳۵ سال از زندگی اش را به این کتاب اختصاص داد یعنی بخش مهمی از زندگی اش را، در کنار آن تمام هم و غمش را صرف کاری کرد که به آن علاقه داشت، او خانواده مال دارایی و ثروتش را صرف نوشتن شاهنامه می‌کند.

منبع:ایرنا



مهمترین عناوین
مهمترین عناوین سیاسی